دیکشنری
فروش در محل
english
1
general
::
Spot sale
شبکه مترجمین ایران
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
فروش به ازای هر تماس
فروش به حکم قانون
فروش به شرط پسند مشتری ظرف مدت معین
فروش به قیمت
فروش به موجب حکم دادگاه یا با نظارت دادگاه
فروش بین بخشها
فروش تحمیلی
فروش تصاعدی
فروش تلفنی
فروش جانبی فروش متقابل
فروش جایگزینی
فروش حراجی
فروش خارجی
فروش خودکار
فروش داخلی
فروش در محل
فروش رفتن ـ به فروش رفتن
فروش سلف
فروش صادراتی
فروش عین مرهونه (برای تصفیه بدهی راهن)
فروش قانونی
فروش قسطی
فروش قطعی
فروش متقابل
فروش متقاطع
فروش محموله
فروش محوری
فروش مشاوره ای
فروش ناخالص
فروش نامه ـ فروشنامه
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید